ایده های عجیب کسب و کار برای میلیاردر شدن

فرهنگی. مذهبی .اقتصادی .هنری .ورزشی ا.موزشی. تفریحی

ایده های عجیب کسب و کار برای میلیاردر شدن

ایده های عجیب کسب و کار برای میلیاردر شدن

 

ایده های عجیب کسب و کار برای میلیاردر شدن

کسب و کار و درآمد زایی هموراه یکی از دغدغه های افراد است و راه های زیادی هم برای درآمدزایی وجود دارد.

به گزارش بانکی دات آی آر، ماجرا وقتی جالب می شود که با افرادی آشنا می شویم که درآمد و ثروت هنگفت به دست آورده اند ولی نه از راه های معمول و شناخته شده در بازار کسب وکار

در اینجا با روش هایی آشنا می شوید که باعث میلونر شدن مبتکرانشان شدند:

1. نوجوانی که با فروش مربای دست پخت مادربزرگش پول های میلیونی به جیب زد

در حالی که اکثر کارآفرینان موفق با ساختن وبسایت های محبوب به ثروت می رسند، فراسر دوهرتی قلمرو خود را با روشی کاملا سنتی بنا نهاد.

فراسر درست کردن مربا را از 14 سالگی و زیر نظر مادربزرگش یاد گرفت و در 16 سالگی درس و مدرسه را بوسید و کنار گذاشت تا تمام وقت خود را به درست کردن و فروش مربایش با نام سوپرجم اختصاص دهد.

سوپرجم یا همان مربای فراسر سالی 500 هزار شیشه می فروشد و در حال حاضر 10% بازار مربای بریتانیا را در اختیار دارد. ارزش سهام فراسر هم اکنون یک تا دو میلیون دلار است.

2. شرکتی که فروش عینک برای سگ ها آن را به ثروتی هنگفت رساند

عینک برای سگ خانگی؟ عجیب است نه؟ اما عجیب تر از آن اینست که افرادی از راه ساخت و فروش همین عینک ها صاحب میلیون ها دلار پول و ثروت شوند.

صاحبان این کارخانه که کار خود را با ساخت عینک برای سگ ها آغاز کردند، حالا کسب و کار خود را گسترش داده اند و وسایل دیگری مثل کوله پشتی، تی شرت، کلاه و اسباب بازی هم برای حیوانات می سازند.

3. خانم خانه داری که بالش قابل استفاده در مایکروویو را اختراع کرد
کیم لوین کیسه های کوچکی به نام ووویت را اختراع کرد، آنهم در مدل های مختلف. او سپس به این کیسه ها حرارتی ملایم، مرطوب و دارای نفوذ داد.

کیم به این نتیجه رسید که اگر مقداری ذرت در این پارچه قرار دهد، دورتا دورش را بدوزد و بعد آن را در مایکروویو بگذارد، می تواند در نهایت بالشی داشته باشد که دارای حرارت مطلوبی است.

او کار خود را با چرخ خیاطی اش شرو ع کرد و خیلی زود صاحب چندین میلیون دلاری شد که انتظارش را می کشیدند.

او ابتدا فکر می کرد که ایده اش فقط می تواند یک هدیه خوب برای فرزندانش یا اهالی محلشان باشد، اما خیلی زود متوجه شد که کارش ارزشمندتر از این حرف هاست!

او حالا یک میلیونر است و حتی یک کتاب هم درباره تلاش های کسب و کاری اش نوشته است.

4. مردی که با فروش پیکسل ها در یک صفحه وب صاحب یک میلیون دلار پول شد

در سال 2005، الکس تئو، دانشجوی 21 ساله انگلیسی، صفحه اصلی وبی (homepage) را راه اندازی کرد که در آن پیکسل های 1000*1000 گرید را هر یک به قیمت یک دلار می فروخت.

اگرچه این ایده در ظاهر خیلی ساده و پیش پا افتاده به نظر می رسید، اما این ایده منحصر به فرد پوشش رسانه ای وسیعی پیدا کرد و درآمدش به تدریج به ماهی یک میلیون و 37 هزار و صد دلار رسید.

وبسایت های زیادی با همین شکل و شمایل ایجاد شدند، اما چون صرفا تقلیدی و بدون نوآوری بودند، موفقیتی به دست نیاوردند.

5. راهبی که با فروش کارتریج پرینتر، 2/5 میلیون دلار ثروت بدست آورد

پدر برنارد مک کوی، مدیرعامل سایت LaserMonks.com است که کارتریج و دیگر تجهیزات فنی را می فروشد و فروش بسیار خوبی هم دارد.

مشتریان این سایت اشخاص، کلیساها والبته شرکت های بزرگی چون مورگان استنلی و یو اس فورست سرویس هستند.

فروش این شرکت از 2000 دلار درسال 2002 به 2/5 میلیون دلار در سال 2005 رسید.

ایده این سایت زمانی به ذهن پدر مک کوی رسید که جوهر پرینترش تمام شد و تمام فروشگاه ها را برای پیدا کردن کارتریجی با قیمت مناسب زیر و رو کرد ولی تلاشش بی نتیجه ماند.

امروز این سایت بیش از 50 هزار مشتری دارد و روزانه 200 تا 300 سفارش دریافت می کند.

6. دختری که با پیشنهاد طرح های مای اسپیس صاحب 1/5 میلیون پول شد

یک دختر نوجوان با ابتکار خود سایتی با نام وات اور لایف (whateverlife) را راه اندازی کرد که هدف آن پیشنهاد طرح هایی برای شبکه اجتماعی مای اسپیس و آموزش های آزاد و رایگان بود.

اعداد و ارقام حالا باور نکردنی هستند. این دختر 17 ساله ترک تحصیلی حالا صاحب بیش از 1 میلیون دلار ثروت است. او ماهی 70 هزار دلار در ماه کاسب است و صاحب وبسایتی است که ماهیانه بیش از 7 میلیون بازدید کننده و 60 میلیون بازدید صفحه دارد.

 
روش های متفاوت زنان كارآفرین برای رشد
 
جامعه شناس «مری گوان» می‌گوید‌: «یک زن کارآفرین در ویتنام که 15 درصد بیشتر از میزان پایه حقوق در کشورش به کارمندان خود دستمزد می‌دهد، توانسته است از‌این طریق روندی جدید را پایه‌گذاری کند.»
مترجم: پریسا حبیبی
جامعه شناس «مری گوان» می‌گوید‌: «یک زن کارآفرین در ویتنام که 15 درصد بیشتر از میزان پایه حقوق در کشورش به کارمندان خود دستمزد می‌دهد، توانسته است از‌این طریق روندی جدید را پایه‌گذاری کند.»
 
 
هنگامی‌ که جامعه شناس مری گوان بر روی مشتریان کسب‌وکار کوچکی به نام مرکز کسب‌وکار زنان تحقیقی را انجام می‌داد متوجه شد زنان اقلیت و کم درآمدی که کسب‌وکاری را آغاز می‌کنند، کاری بیش از‌ایجاد درآمد صرف، برای سرمایه‌گذار انجام می‌دهند. آنها در رساندن سود به اجتماع شان نیز نقش بسزایی‌ایفا می‌کنند.
براساس‌این تحقیقات گوان کتاب خود را تحت عنوان «زنان اقلیت کارآفرین» به چاپ رساند.‌این کتاب شامل تحقیقاتی است که نشان می‌دهند زنان اقلیت و کارآفرین نسبت به سایرین خلاق‌تر هستند و بیش از دیگران به سودمندی برای اجتماع مقید هستند. ‌این میزان از تعهد اجتماعی بیش از حد انتظار‌این محقق بود.
مری گوان پروفسور جامعه شناسی دانشگاه «بابسن» با مقاله‌نویس بیزنس ویک «کارن‌ای کلین» مصاحبه‌ای داشته که در اینجا به قسمت‌های برگزیده‌ای از آن اشاره شده است.
 
شما دریافتید که نرخ‌ ایجاد کسب وکار توسط زنان اقلیت در حدود 4 برابر بیشتر از نرخ ملی برای زنان و مردان در شرایط معمول است. آیا ‌این تعجب‌آور نیست؟
مری گوان: بله من فکر می‌کنم همین طور باشد. زیرا داستان‌های آنها به ندرت گفته می‌شود. همه ما فکر می‌کنیم کسب‌وکار و تجارت متعلق به مردان سفید پوست و تحصیل کرده است. حتی همین جا در بابسون نیز در برنامه‌های مدیریت تجارت تقریبا بیشتر سردمداران در عرصه مطالعات ما مردان هستند که بیشتر آنها نیز سفید پوست هستند.
افراد مشغول در مرکز کسب‌وکار زنان به تولید نوعی فرهنگ کسب‌وکار برای زنان پرداختند. آنها در کسب‌وکار، زنان اقلیت را به عنوان نمونه‌ای برای دیگران مطرح کردند. زمانی که مراجعان به مرکز کسب و کارزنان توانستند خود را کارآفرینانی موفق تصور کنند، به واقع نیز تبدیل به کارآفرینانی موفق شدند.
داده‌ها نشان می‌دهند شرکت‌های خصوصی زنان به طور معمول نمی‌توانند مانند شرکت‌های خصوصی آقایان به سرعت توسعه یابند و به سودهی برسند. شما می‌توانید در ‌اینجا به علت‌این امر اشاره کنید؟
من متوجه شدم که به دست آوردن سرمایه اولیه برای زنان بسیار سخت است. من در تمام مصاحبه‌هایی که با زنان داشته‌ام آنها ‌این موضوع را تایید کردند. بنابراین کمبود‌هایی از این قبیل باعث جلوگیری از رشد هستند به طوری که می‌توان گفت در‌ اینجا برای درست کردن آتش سوخت کافی در اختیار نیست.
بخش دیگر رشد نسبتا پایین، خود ‌این کارآفرینان‌ها هستند. ‌آیا به راستی بهتر آن است که در یک کسب‌وکار به دنبال رشد سریع باشیم و پول به دست آمده از رشد را برای توسعه بیشتر سرمایه‌گذاری‌های خود به کار ببریم؟ ‌این آن چیزی است که به دانشجویان رشته کسب و کار آموزش داده می‌شود.
اما بسیاری از زنان که ما با آنها مصاحبه کرده‌ایم به وسیله کسب وکار خود هویت پیدا می‌کنند و از آن به عنوان وسیله‌ای برای ابراز عقایدشان وشیوه‌ای برای خدمت رسانی به اجتماع خود استفاده می‌کنند.
در ادبیات کارآفرینی ‌این شیوه عملکرد چندان تشویق نمی‌شود و حتی گاهی با تحقیر روبه‌رو می‌شود.
در مقابل به کارآفرینان توصیه می‌شود که چندان از نظر ذهنی و احساسی به کسب‌وکار خود وابسته نشوند. اما‌ این زنان به دستاوردهای بزرگ‌تری در کسب و کارشان در جامعه جهانی فکرمی‌کنند.
در کتاب شما شرح 10 شرکت داده شده است. شما مطالعه خود را در زمینه چه کسب‌وکارهایی انجام داده‌اید؟
ما برروی گروه‌های مختلفی از کسب‌وکار که به طور مشخص به زنان اقلیت مذهبی و نژادی متعلق بودند مطالعه می‌کردیم. نمونه مورد مطالعه ما از بانک «لگلاسی» که نخستین بانک در آمریکا است که توسط یک زن سیاهپوست تاسیس شده است تا سرمایه‌گذاری‌های کوچک را در بر می‌گرفت.
یکی از موضوعات مورد علاقه من مربوط به شرکت «مدنس مانکن» در کالیفرنیا است. صاحب ‌این شرکت متوجه شد که مانکن‌های ویترین فروشگاه‌ها در محل‌های دفن زباله دور انداخته می‌شوند همچنین او متوجه شد هیچ کس آنها را بازیافت نمی‌کند. او در آن زمان در یك شرکت دات کام مشغول به کار بود، ولی همیشه دوست داشت کسب‌وکاری در زمینه محیط زیست داشته باشد.
بنابراین او بازیافت مانکن‌ها را آغاز کرد و سپس آنها را اجاره داد. همچنین او مشتریان خود را تشویق کرد که فقط از مانکن‌های سفید، لاغروجوان استفاده نکنند. زیرا او متوجه شده بود که اکثر فروشگاه‌ها حتی در محله‌هایی که افراد ساکن در آنجا از اقلیت‌های گوناگون بودند تمایلی به استفاده از مانکن‌های رنگین پوست یا سایز بزرگ‌تر نداشتند.
یکی از ویژگی‌های کارآفرین‌هایی که شما آنها را معرفی کرده‌‌اید ‌این است که آنها به دنبال رسیدن به اهداف اجتماعی هستند.
بله همه ‌این زنان به دنبال به دست آوردن پول هستند، زیرا آنها برای گذران زندگی خود و حمایت اقوامشان متکی به کسب‌وکار خود هستند. اما آنها در همین راستا اهداف دیگری را نیز دنبال می‌کنند که تعهد به ارزش‌های اجتماعی است.
و جالب است که آنها تنها نیستند. وقتی شما به داده‌های کمی ‌در سرتاسر دنیا نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که زنان کارآفرین دستمزدشان را اغلب برای حمایت دیگران از جمله خانواده خود، جامعه‌شان و برخی اهداف خیرخواهانه استفاده می‌کنند.
شما فکر می‌کنید دلیل ‌این امر چه می‌تواند باشد؟
در واقع هیچ کس به نظر نمی‌رسد که چنین سوالی را پیش از‌ این مطرح کرده باشد. ازاین نوع کارآفرینی اطلاعات کافی در دسترس نیست. در حال حاضر، اطلاعات موجود یا در مورد کسب‌و‌کارهایی است که تنها با هدف سوددهی‌ایجاد می‌شوند یا در مورد کارآفرینی در حوزه اجتماعی و کسب و کارهای غیرانتفاعی (که می‌توان گفت ‌این حوزه وابسته به سود دهی نیست و نمی‌تواند صنعت پردرآمدی باشد) هستند. اما زنان از قرار گرفتن در شرایطی که مجبور باشند در یکی از ‌این حوزه‌ها فعالیت کنند سر باز می‌زنند.
شما می‌توانید یک نفر را که در هر دوی ‌این حوزه‌ها فعالیت دارد مثال بزنید؟
یکی از ‌این زنان که در کتاب نیز به آن اشاره شده خانم «پالین لوییز» است که آسیایی-آمریکایی است. او طراح و تولیدکننده کیف‌های زنانه است و در کارخانه خود زنان آسیایی – آمریکایی را استخدام کرده است. هنگامی ‌که او به دنبال کارخانه‌ای برای کسب‌وکار خود در آسیا بود بسیار ناامید شده بود زیرا وضعیت کار در آنجا بسیار ضعیف و نامناسب بود. در آنجا محیط کارخانه‌ها بسیار شلوغ، پرازدحام وبا صداهای ناهنجاری همراه بود و هیچ‌گونه دستگاه تهویه هوایی در آنجا وجود نداشت.
او دوست نداشت مردمی ‌که کیف‌های او را می‌سازند از چنین وضعیت زندگی برخوردار باشند. بنابراین او پس از بررسی‌هایی متوجه شد گروهی از زنان کارمند در ویتنام در همسایگی آنها اقامت دارند که ساختمان محل کار آنها مجهز به اتاقی برای استراحت روزانه، چای خوری و دستگاه پخش موسیقی است.
او تصمیم گرفت چنین محلی را برای تولید کیف‌هایش در نظر بگیرد. او به کارمندان خود حقوقی 15 درصد بیشتر از نرخ حقوق پایه می‌پردازد. همچنین معادل حقوق یک ماه در سال نو به آنها عیدی می‌دهد و هزینه یک هفته سفر در سال را نیز به آنها می‌پردازد.
در بیشتر مناطق آموزش کسب وکار شما می‌شنوید که‌ این روش‌ها غیرعقلانی است و در آنها نشانی از منطق وجود ندارد و از شما می‌خواهند در کسب وکارخود از ‌این شیوه‌ها پیروی نکنید. اما پالین لوییز هر روز از تصمیم و نحوه عملکردش دفاع می‌کند. همچنین او توانست از‌ این طریق میلیون‌ها دلار درآمد کسب کند.
آیا شما فکر می‌کنید در ‌این مدل کسب‌وکار نسبت به مدل‌های معمول نتایج گسترده‌تری برای کارآفرینان قابل‌تصور است؟
آنچه بدیهی است‌ اینکه علاوه بر شیوه‌های معمول شناخته شده برای اداره کسب‌و‌کار، راه‌های دیگری نیز وجود دارند و ‌این شیوه‌های قدیمی، تنها روش برای انجام یک کار نیست. جمعیت‌های مختلف از مردم با ارزش‌های مختلف می‌توانند کسب‌وکار متفاوتی انجام دهند. یادگیری ‌این تفاوت‌ها می‌تواند در معیار‌های ما در مورد کارآفرینی تاثیر‌گذار باشد.
 
   

راه اندازی مشاغل تجاری کوچک


امروزه شاهد آغاز به کار مشاغل تجاری کوچک و نوپا در سراسر دنیا هستیم . برخی از آنها به سرعت رشد کرده و پله های صعود را پشت سر می گذارند . اما برخی دیگر از این مشاغل به دلایل مختلف در آغازین ماههای شروع به کار ، علیرغم سرمایه گذاری های فراوان ورشکست می شوند . شما جزو کدام دسته هستید ؟ اگر خواستار رسیدن به موفقیت و دانستن قوانین و تکنیکهای این تجارت جهانی هستید ، 15 راهکار زیر را که در همین رابطه تنظیم شده است مطالعه کنید .
امروزه شاهد آغاز به کار مشاغل تجاری کوچک و نوپا در سراسر دنیا هستیم . برخی از آنها به سرعت رشد کرده و پله های صعود را پشت سر می گذارند . اما برخی دیگر از این مشاغل به دلایل مختلف در آغازین ماههای شروع به کار ، علیرغم سرمایه گذاری های فراوان ورشکست می شوند . شما جزو کدام دسته هستید ؟ اگر خواستار رسیدن به موفقیت و دانستن قوانین و تکنیکهای این تجارت جهانی هستید ، 15 راهکار زیر را که در همین رابطه تنظیم شده است مطالعه کنید .

از یک محل تجاری کوچک شروع کنید !

برای آغاز فعالیت تجاری لازم نیست که حتما مکانی وسیع ، سرمایه ای چند میلیونی و کارمندان زیادی داشته باشید . نکته قابل توجه در شروع فعالیت شما بازاریابی و معرفی محصول است . بقیه موارد در یک فاصله زمانی مداوم مشخص خواهد شد .از سفارشات کوچک و متناسب با بودجه شرکت خودتان کار را آغاز کنید . در همین مراحل ابتدایی سعی کنید تا تمام تواناییهای خود را به اجرا گذارید و سفارش کالا بگیرید . بجز دو ماه اول که زمان بازاریابی و معرفی شرکت است ، از ماه سوم باید کالاها را میان مشتریان و بازارهای تجاری مختلف توزیع کنید . به یاد داشته باشید در آغاز اینکار همیشه مشکلاتی وجود دارد که ممکن است با برآوردهای شما مغایرت داشته باشد . اگر چنین مسئله ای پیش آمد نگران نشوید و عجولانه تصمیم نگیرید . نوسانات بازار برروی کسب و کار همه تاجران و کارآفرینان تاثیر معکوس به جای خواهد گذاشت . بنابراین شما نیز جزیی از این موج تجاری هستید. برای رفع این مشکل پیشنهاد می کنم حتما با یک مشاور و تاجر کهنه کار و باتجربه مشورت کنید و راهنماییهای لازم را از وی دریافت کنید . اگر درآغاز تجارت با رقیبی سرسخت و کاملا حرفه ای برخورد کردید سعی کنید به تولید کالایی بپردازید که در آن شرکت وجود ندارد یا قیمت و تنوع محصول بیشتری داشته باشید . بحرحال این کار با صرف زمان ، ابتکار و خلاقیت های یک مدیر کارآزموده میسر می شود .

اگر شرکت کوچکی دارید ، در عوض بزرگ بیندیشید !

آیا تاکنون به تاثیرات شگرف روانشناسی در تجارت فکرکرده اید ؟ آیا اساسا انسان مثبت اندیشی هستید و به راهکارها و راهبردهای روانشناسانه در دنیای تجارت اندیشیده اید؟ و درنهایت آیا انسان خوش بینی هستید ؟ یا با کوچکترین مشکلی ناامید و عصبی می شوید ؟ اگر تجارت می کنید و می خواهید در این حرفه گامهایی تزلزل ناپذیر بردارید به توصیه های روانشناسانه و تجربیات من گوش کنید . نخستین سوالی که تاجران جوان در آغاز این فعالیت از خود می پرسند این پرسش است . چگونه می توانم با شرکتهای تجاری دیگر رقابت کنم ؟ همیشه شرکت های تجاری کوچک امتیازی برتر نسبت به رقبای تجاری بزرگتر خویش دارند . شاید باوراین مسئله برای شما تعجب آور باشد ولی دقیقا همین طور است . خاصیت خطرپذیری ، پاسخگویی سریع به مسائل و ابهام های تجاری وتامین خدمات بیشتر به مشتریان از جمله اقداماتی هستند که درشرکتهای تجاری کوچک به چشم

می خورند . مطمئن باشید که شرکت تجاری کوچک شما بالاترین امتیاز را درمیان شرکتهای مناطق دیگر داراست زیرا هم به فکر رقابت با شرکتها و رقبای بزرگتر از خود هستید و هم آرام آرام و مطمئن در افزایش صادرات خود تلاش می کنید.

تنوع محصولات

همانطور که اشاره کردیم تنوع محصولات ، کاهش قیمتها و برچسب های متفاوت از دیگر دلایل موفقیت شما در این حرفه است . همانطور که می دانید این روش کاملا رقابتی و حساس است . به بیان دیگر رقابتی پویا و منصفانه برای بقا در عرصه تجارت ، مهمترین مزیت اینکار اجتناب از تقلید در فروش و ابداع راهکاری مناسب برای رقابت با شرکتهای تجاری دیگر و رقیبان است ." هر جا که دانش و صنعت با یکدیگر متحد شوند محصول و ابداعی نوین خلق می شود و با اجرای این تحول در بازارهای تجاری پدیده ای تاریخ ساز و به یاد ماندنی شکل می گیرد ".

نخستین نشانه ها و بازتابهای موفقیت در تجارت

به یاد داشته باشید ، شما تجارتی را آغاز کرده اید که اکنون بازتابهای گسترده ای میان شبکه رقیبان منطقه ای و در دراز مدت رقبای جهانی خواهید داشت . بنابراین سعی کنید با بهره گیری از تمام انرژی خود در به تحقق رسانیدن این مهم بکوشید . بر کیفیت محصولات خود بیفزایید . اجازه بدهید نکته قابل تاملی را که استادم سالها پیش برایم تعریف کرد را بازگو کنم . وی گفت : "هیچگاه دومین برخورد تاثیر اولیه را ایجاد نخواهد کرد" . برهمین اساس شما نیز سعی کنید محصولی ارائه دهید که مشتری با اولین خرید از شرکت شما ، خواستار همیشگی محصولاتتان باشد . البته این اصل را می توان در میان دیگر ویژگیهای یک مدیر و کارمند موفق نیز اعمال کرد . نحوه پوشش ، رفتار ، ارتباط با مشتری و ارائه خدمات پس از فروش از دیگر اقداماتی هستند که در این راه به شما کمک خواهند کرد . به یاد داشته باشید حتی در مکالمات تلفنی که امروزه اغلب مدیران با آن مواجه هستند این اصل اتفاق می افتد و صدای شما در پشت تلفن دقیقا بیانگر حالت و وضعیت شما است . و مخاطب دقیقا متوجه می شود که با چه نوع مدیری و چه طرز فکری روبرو خواهد بود . شما در راس هرم مدیریت ، وظیفه ای کاملا متفاوت برعهده دارید . شما الگویی تمام عیار برای کارمندان ، مخاطبان و مشتریان هستید . مشتریان شما تحت تاثیر حالات شما قرار می گیرند و انرژی مثبت و منفی شما به آسانی به آنها انتقال داده می شود . همیشه این نکته را به خاطر بسپارید . شما درجایگاه مدیری کارآمد و موفق باید شخصی حرفه ای ، متین و با مهارت هم در زمینه تحصیلی و هم در روند کار و نحوه برخورد با مشتریان باشید .

اعتبار و شهرت

معمولا در روند تجارت ، اغلب مدیران دو نوع اعتباردارند . اعتبار شخصیتی و اعتبار مالی . اعتبار شخصیتی دلیل پذیرش شما درمیان دیگر رقبا و همکارانتان در عرصه تجارت است . که براثرسالها کار موفق ، اخلاق شایسته و خوش حسابی شما ایجاد شده است . بطوریکه دیگران با شنیدن نام شما از سلامت محصول ، صحت کالا و ارزش آن صد در صد اطمینان می یابند . اما اعتبار مالی تنها به دلیل وجود سرمایه ای است که به واسطه دوران تجارت و عملکردی دوطرفه حاصل شده است . اما برای شما که درآغاز این راه پرپیچ و خم قرار دارید ، کسب این دو عاملی بسیار مهم و تاثیرگذار است . چگونه می توانید در طول مدتی کوتاه هم در میان مخاطبان و مشتریان و هم در میان همکاران به چنین جایگاهی برسید . باید به خاطربسپارید که تمام این مسائل قابل حل و

پیش بینی هستند . اما شما در جایگاه تاجری جوان و تحصیلکرده با سرمایه ای اندک ، باید به تجربه ، بینش و درکی صحیح از محیط تجارت ، روند داد و ستد و نحوه اجرای اصولی قوانین برخورد با مخاطبان و همکاران و همچنین نوسانات بازارکار داشته باشید . کیفیت محصولات ، نحوه توزیع کالاها و رفتار با مخاطب کلیدهای طلایی موفقیت شما هستند . همیشه به کیفیت محصولات خود و به روز کردن و ایجاد تغییرات اساسی در نوع و عرضه آنها بیندیشید .

توسعه پایدار

ثبات در تجارت یعنی همگام شدن با فن آوری ها و اجرای اقدامات مقتضی در پیشبرد اهداف تجاری . لزوم همیشه درصحنه ماندن ، پویایی ، خلاقیت و بازازیابی است . شما وارد عرصه ای شده اید که هر روز نوسانات و وقایع جدیدی درآن اتفاق می افتد . بنابراین باید موازی با هرحرکت تجاری به سوی توسعه و فن آوری های نوین گام بردارید . کارآفرینان با آگاهی از این موضوع و قدرت خطرپذیری و پذیرش عقاید جدید می دانند که باید پیوسته محصولات و نوع خدماتشان را تغییر دهند . اساسا یکی از ویژگیهای بازارهای تجاری نیز تبدیل و نو شدن به اشکال گوناگون است . همیشه کسانی دراین عرصه موفق هستند که از تجربیات و مشاوره های دیگران بهره گیرند . بنابراین همانطور که می بینید دنیای تجارت دانشگاهی بزرگ با تجربیاتی کاملا جدید و متفاوت است

و دراین میان مشتریان شما همیشه خواستار دیدن پدیده هایی کاملا جدید و متفاوت در محصولات هستند . یک مدیر موفق ، مانند یک معمار کارآزموده که هرروز از روند پیشرفت ساختمانش مطلع می شود، باید برای بقای شرکتش بطور مداوم بر روند تبادلات تجاری خویش نظارت داشته باشد و پیوسته با علوم و شیوه های نوین در عرصه تجارت آشنا باشد و در نحوه توزیع و کیفیت کالاها ، زمان عرضه محصولات و رقابت با رقبا به راهکارهای جدیدی دست یابد .



ارتباط با مشتری !

نکته فوق العاده ظریف و حساسی است که کمتر به آن توجه شده است . اغلب مدیران دیدگاهی نظارتی و گذرا نسبت به این مسئله دارند و از زاویه ای کاملا بالا به آن می نگرند در صورتی که تمامی نیاز یک مدیر و شرکتش وابسته به میزان فروش و جذب مشتری است . یکی از نکات کاملا حساس در روند تجارت ایجاد رابطه با مشتریان است . با مشتریان و مخاطبان خود تبادل افکار داشته باشید و از نظرات و راهنماییهای آنان استفاده کنید . اعتماد مخاطبانتان را جلب کنید ، کیفیت محصولات را افزایش دهید ، به طوریکه آنها از خریدشان راضی باشند . شاید بتوان گفت نیمی از فروش اکثر مدیران به دلیل مشتری مداری ، ایجاد رابطه و اخلاق حرفه ای است . بنابراین اگر به لحاظ موقعیتی ، محل تجاری شما در مکان مناسبی قرار ندارد ، حداقل با اخلاق و کیفیت محصولاتتان مشتریان را جذب کنید . این نکته را به خاطر داشته باشید . راه اندازی مشاغل تجاری بدون یک طرح جامع و کامل و مشتری مداری ، مانند رانندگی در سرزمینی ناشناخته بدون داشتن نقشه راهنما است .

طرحی برای موفقیت !

درباره کارآفرینان ذکر این موضوع الزامی است که داشتن طرح از برنامه های بنیادی هر تجارتی است . پیش از هر چیز در این حرفه اعتماد و تضمین موفقیت طرح های تجاری حرف اول را می زند . کارآفرینان و مجریان طرح های تجاری و پروژه های کوچک و بلند مدت نیز با آگاهی کامل از روند این برنامه ها ، مبنای کارشان را براساس صحت طرح ها و سوددهی قرار می دهند . طرح مناسب شما را در پیشبرد اهدافتان یاری می کند و به شما ، شرکت و محصولاتتان هویت می بخشد . همچنین اگر طرح ارائه شده تجاری حساب شده باشد ، اهداف ، ارزیابی ها ، ارزشها ، بقا و ثبات تجارت شما را تضمین خواهد کرد .

بسیاری از شرکتهای تجاری بزرگ با وجود بزرگترین تیمهای مشاوره و امکانات پیشرفته ، هرساله متحمل ضررهای جبران ناپذیری می شوند . شرکت در جلسات هفتگی ، طرحهای توسعه و بازدهی ، بررسی الگوهای تجاری و افزایش بازدهی تنها زمانی تاثیرگذار خواهد بود که مدیرشرکت در بافت جامعه و در میان مشتریان و کارمندان حضور داشته باشد و از نزدیک زوایای مختلف را از آغاز تا پایان بازنگری کند . جلسات طولانی مدت و کلاسهای آموزشی در جای خود از ارزش خاصی برخوردارند ، اما مهمترین عامل ایجاد انگیزه و بازنگری مستقیم مدیر ازعملکرد اعضایش در هنگام کار است . آنگاه با اتخاذ تصمیمات حساب شده و منطقی می توان تجارت را توسعه بخشید . میان کارمندان انگیزه ایجاد کرد و به الگویی جامع و کامل در فروش دست یافت .

براي رسيدن به هر يك از هدفهای خود مهلتي تعيين كنيد. آنچه بيش از هر چيز با موفقيت و خوشبختي همسويي دارد خوشبيني است. هر موقعيتي را مي‌ توان مثبت تلقي كرد، به شرطی كه آن را به عنوان فرصتي براي رشد و پيشرفت در نظر بگيريم. اگر در هر شخص و در هر شرايطي به دنبال نقاط مثبت باشيد، تقريباً هميشه آن را پيدا خواهيد كرد. كليد موفقيت در اين است كه هدف خود را تعيين كنيد و طوري عمل كنيد كه گويي امكان شكست وجود ندارد و هینطور هم خواهد شد. هر تجربه ‌اي را به يك تجربه آموزنده مبدل كنيد. در هر نااميدي و شكستي، به دنبال درسی با ارزش باشيد. رسيدن به موفقيت، آرزوي مشترك تمام انسانهاست ولي فقط عده محدودي

مي توانند لذت رسيدن به اين آرزوي مشترك را بچشند! تنها دليل موفقيت اراده نفوذناپذيراست .

خلاق باشید !

خلاقیت و پویایی لازمه حرکت و استمرار در روند تجارت است . از فنون و شیوه های نوین در محصولاتتان بهره جویید ، به تغییرات و برنامه ریزی های جدید بیندیشید و راهکارهای مختلف را برای تولید محصولی بهتر با کیفیت مناسب تر امتحان کنید . از تغییرات تحت عنوان سکوی پرش برای افزایش شایستگی ها ، شهرت و

بهره وری در حرفه تان استفاده کنید . مطالعات خود را افزایش دهید ، به کلاسهای آموزشی بروید و تا حد امکان فنون جدید را در محصولاتتان بکار ببرید . اما لازمه خلاقیت ، میزان علاقه مندی ، استعداد و مهارت در حرفه مورد نظر است . بی شک مخاطبان نیز همسو با امواج جدید فن آوری های مدرن درعرصه علم و صنعت از طرح های جدید استقبال خواهند کرد .



با برنامه و منسجم حرکت کنید !

درجایگاه یک کارآفرین و تاجر موفق باید اصولی را رعایت کنید که در آینده تاثیرات بسیار شگرفی در روند تحول تجاری شما به جای خواهد گذاشت . پیش از هر چیزی باید به اعتماد به نفس برسید . از خطرپذیری نهراسید زیرا خطرپذیری تنها بخش کوچکی در فرایند این عرصه بزرگ است . تحقیقات مختلف درباره بزرگان این عرصه حاکی از آن است که انسانهای موفق اغلب دوراندیش و افرادی با تجربه و خلاق بوده اند و با پذیرش خطرات مختلف ، سرمایه خویش را افزایش داده اند . آنها با آگاهی کامل از روند سیر صعودی و نزولی مبادلات تجاری ، نه تنها در بازارهای داخلی ، بلکه با گامی بلندتر درعرصه جهانی نیز با مدیریت زمان ، نحوه توزیع کالاها و کیفیت مطلوب به موفقیت های چشمگیری دست یافته اند . آنان مردانی خطرپذیر و کارآزموده بوده اند ، چنانکه اگر درعرصه تجارت طرح های آنها با روند تجاری بازار مطابقت نمی کرد ، قاطعانه طرح تجاری خویش را تغییر می دادند و تا رسیدن به نتیجه دلخواه این روند را ادامه می دادند . به بیان دیگر اصل خلاقیت ، تنوع و بازاریابی را رعایت می کردند . بگذارید جمله ای از استادم را که درهمین رابطه است برایتان بازگو کنم . وی گفت : " مردان موفق درهنگام رویارویی با بن بست های شغلی مسیرشان را تغییر می دهند ، اما مردان عجول شغلشان را ". اگر بخواهیم با دیدگاهی منطقی به این قضیه بنگریم ، به تاثیرات و نتایج تفکر مثبت و روانشناسی شخصیتی و بازتاب آن در رسیدن به موفقیت پی خواهیم برد . بنابراین تاکید برمطالعه و استفاده از تجربیات افراد کارآزموده و نقش آنان در این عرصه بطور مداوم به چشم می خورد . نکته ای که باید به آن اشاره کرد اصلاح روند تجاری است . تاجر موفق از میزان فروش به معیاری جامع می رسد و خطاها را کاهش می دهد با استفاده از مشاوره های افراد دیگر معایب کار را می پوشاند و بر نکات قدرت می افزاید . آنان مسیر موفقیت را می شناسند و با پیروی از چارچوب های منطقی و از پیش تعیین شده در جهت شکوفایی محصولات و توسعه پایدار گام برمی دارند .

سلامت محیط کار

حتما با شنیدن کلمه سلامت به یاد امراض جسمی و پزشک می افتید . اما واقعیت چیز دیگری است . منظور ما از سلامت حفظ آرامش روانی و امنیت شغلی است . موضوعی که به دلیل پرداخته نشدن به آن در سالهای اخیر باعث به وجود آمدن حاشیه هایی در فضای اغلب شرکتها و بازارهای تجاری صنعتی شده است . مدیر هر شرکت مسئول حفظ نظم و آرامش محیط کار است . وی با استفاده از ترفندها و فنون رهبری ، باید فضایی کاملا رقابتی و منسجم میان کارمندان ایجاد کند و در برابر هرگونه حاشیه پردازی و اخلاق غیر حرفه ای ، اقدامی قاطعانه از خود نشان دهد . همیشه توسعه و پیشرفت در محیطی آرام با تحقیقات و مطالعات گروهی و ترغیب افراد ایجاد

می شود . بنابراین همانطور که باید سلامت جسمی کارمندان مورد توجه قرار گیرد ، سلامت روحی و روانی آنها نیز در محیط کار باید به دور از هرگونه تشویش و استرس آسوده باشد .

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: برچسب‌ها: عضو شوید ما شما را میلیونر خواهم کرد, عضو شوید نظر بدهید وبا ایده های نو میلیونر شدن اشنا شوید , دست به کار شوید برای میلیاردر شدن,
نويسنده : سلاطین)(ایوبی)


بعد از عبارت #pages {font-size:14px; min-height:28px; margin-bottom:10px; text-align:center;color:#fff } #pages a{background: #999;border:1px #777 solid;border-radius:4px;margin:10px;padding:10px;display: inline-block;color:#fff } #pages a:hover{ background:#555;border:1px #555 solid;border-radius:4px;m;margin:10px;padding:10px;color:#fff } #pages .pagination_current{ background:#eee;color: #333;padding:10px;border-radius:3px;} #pages .pagination_current:hover{ background: #222;color:#fff;padding:10px;border-radius:3px;} .next,.prev { background:#7ac142; width:60px; height:28px; margin:0; padding:0; line-height:25px; border-radius:0 5px 5px 0; } .next { float:left; border-radius:5px 0 0 5px; } .current { background:#eee; color:#555; }